انتظار
پنج شنبه 89 دی 30 :: 10:54 عصر :: نویسنده : رازناز
رودم و در تب و تابم ، بروم تا دریا دوری و فاصله انداخته از پای مرا در سراشیبی کوه ام؛ وسط دره و دشت بس که پا کوفته ام، پا به زمین می ترسم کنده ام از دل هر صخره مسیری تا او می روم تا که بگویم غم دوری سخت است آه دریا! عطش وصل کشیده است مرا نکند وصل من و تو به درازا بکشد نکند لحظه دیدار به توفان بخورم مریم سقلاطونی موضوع مطلب : آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 37
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 24955
|
|